سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! ما را ازکسانی قرار ده که درختان شوق تو در باغ های سینه شان، شاخه ها گسترده و آراسته شده است و آتش محبّتت، دل هایشان را فراگرفته است ... و چشمانشان با نگریستن به تو روشن شده است . [امام سجّاد علیه السلام ـ در مناجات العارفین ـ]


ارسال شده توسط امیر حسین اسفندیاری در 89/2/4:: 1:59 صبح

جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه

              

  چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند

                                        (( حافظ ))


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط امیر حسین اسفندیاری در 89/2/4:: 1:50 صبح

                    بسم الله الرحمن الرحیم

                     یا صاحب الزمان ادرکنی

  هدف از ایجاد این وبلاگ نقد و بررسی منصفانه از فرقه اهل حق می باشد چون این گروه از مردم تالی شیعه هستند لذا اول باید سعی کنیم آنها را شیعه بنامیم زیرا هنوز اثبات نشده است که این گروه از مردم کافر باشند و نکته مهم اینکه این مردم خود را مسلمان و پیرو امیرالمومنین علی بن ابیطالب ( سلام الله علیه) می دانند و بر این مطلب پا فشاری ورزیده و حتی بیان شهادتین در باب وحدانیت پروردگار متعال و رسالت وجود مقدس پیامبر عظیم الشان اسلام ( صلی الله علیه و آله ) می نمایند.اما قبل از اینکه به موضوع بحث مورد نظر بپردازم لازم است برای تذکر به خطبه 137 نهج البلاغه از لسان مبارک حضرت علی ( سلام الله علیه ) اشاره ای داشته باشم.


کلمات کلیدی :

ارسال شده توسط امیر حسین اسفندیاری در 89/2/2:: 3:3 صبح

بنیانگذار اهل حق:

 در مورد اینکه چه کسی موسس این فرقه بوده در میان علما و مورخین فرق اختلاف وجود دارد که شاید علت این اختلاف هم پنهان بودن عقاید این مردم از دسترس عموم باشد اما ما سعی می کنیم جهت اطلاع شما عزیزان اقوال مختلف را نقل کنیم.

 1_ نصیل:

اولین کسی که به عنوان موسس اهل حق مطرح می باشدنصیل(غلام امیرالمومنین)

می باشد که البته این قول درست نیست زیرا در تاریخ غلامی را با این نام برای حضرت نام نبرده اند و حضرت چنین غلامی نداشته اند. نکته مهم اینکه این قول قائلینی دارد که از جمله نعمت الله جیهون آبادی و شیخ امیر ( از بزرگان اهل حق ) و سید قاسم افضلی ( از رهبران فرقه شاه ابراهیمی ها ) این نصیل را که غلام امیرالمومنین می باشد موسس فرقه اهل حق می دانند.

محمد بن نصیل:

امروزه در سوریه و ترکیه افرادی بنام نصیلیها زندگی می کنند که البته جزء اهل حق نمی باشند. اینان اعتقاد به غلو و نیز حلول و تناسخ دارند و البته بعضی از گناهان را هم حلال می دانند.

 به گفته مورخین محمد بن نصیل نمیری در زمان امام دهم و یازدهم و دوازدهم می زیسته. وی ایرنی بوده و کنیه او ابا شعیب می باشد و متولد بصره یا خوزستان و ساکن سامراء بوده و از اهل غلات می باشد که پس از شهادت امام حسن عسگری (علیه السلام) ادای جانشینی حضرت را کرده است وبعدها قائل به الهیت امام دهم شده و خود را پیامبر ایشان نامید است (احتجاج طبرسی)

امام عسگری(علیه السلام) در مورد او لعنت نامه ای نوشت و همه پیروان خود را از او بر حذر داشت و او را خورنده مال مردم نامیده است (رجال کشی صفحه 323)

دومین لعنت نامه توسط وجود مقدس امام زمان (عجل الله تعالی و فرجه الشریف) بوسیله حسین بن روح (رحمه الله علیه) بر علیه او نوشته شده است.

شیخ طوسی محمد بن نصیل را از یاران امام دهم و یازدهم دانسته که بعد از شهادت حضرت ادعای جانشینی کرده است.

علامه حلی وی را دانشمندی که ادعای نبوت کرده است می داند.

برخی او را از اصحاب امام نهم (علیه السلام) هم دانسته اند که امام به خاطر ادعاهایش او را رد کرده است

این مطالب بدان جهت ذکر گردید تا دانسته شود که ما در طول تاریخ فقط یک محمد بن نصیل داریم که او هم از اهل حق نمی باشد پس بدین ترتیب احتمال اینکه شخصی به نام نصیل موسس فرقه اهل حق باشد رد می شود.

2_ بهول ماهی:

یکی دیگر از کسانی که او را موسس فرقه اهل حق می دانند بهول ماهی می باشد

اسم او عمرو بن لهب بوده که در قرن دوم هجری می زیسته است. زبان او کردی بوده و مدفون در کوه کول در 16 کیلومتری اسلام شهر می باشد. اهل حق سعی می کنند او را همان جناب بهلول که در زمان امام صادق (علیه السلام) می زیسته معرفی کنند که این درست نیست.بنابر نامه سرانجام او نخستین کسی بود که قائل به تناسخ شد و خود را آینه تمام نمای خداوند دانست.چهار تن از اصحاب معروف او عبارتند از: بابا لر لرستانی و بابا رجب لرستانی و بابا نجوم لرستانی و بابا صالح لرستانی.

3_ شاه فضل ولی:

وی اهل هندوستان بوده و در اواخر قرن سوم هجری می زیسته است . بعضی از اهل حق او را نخستین موسس این فرقه می دانند و می گویند نخستین گوهری که بعد از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به تن آدمی زاده در آمد به تن ایشان راه یافته است.

 4_ بابا سرهنگ:

فرزند ابراهیم دودانی می باشد. طبق یاداشت های کاکا دایی در سال 324 هجری در حوالی کوه شاه هو در اطراف جنوب سنندج متولد شده است در آن کوه به شیوه درویشی زندگی کرد و سپس خود را نمود فروغ خدایی دانست . گروه زیادی به او گرویدند. آرامگاهش در بخش اورامان کردستان واقع است . عده ای از اهل حق قائل هستند که او موسس اهل حق می باشد.

5_ شاه خوشین لرستانی:

در قرن چهارم و اوایل قرن پنجم می زیسته است و شخص مهمی می باشد و مورد اطمینان اهل حق است. در منطقه ای بنام مبارک شاه از دنیا می رود . اهل لرستان بوده و بزرگان اهل حق تولد او را شبیه به حضرت عیسی ( علیه السلام ) که از مادر باکره به دنیا آمده می دانند.

 داستان تولد شاه خوشین

گویند شخصی بنام میرزا امان الله در لرستان زندگی می کرده. وی دارای یک دختر و شش پسر بوده است. نام دختر آن جلاله یا ماما جلاله بوده. یک روز صبح ماما جلاله از خواب بیدار شده و رو به آفتاب در حال خمیازه کشیدن بوده که ناگهان پرتوی از نور خورشید در دهان وی قرار گرفته و فرو می رود بعد از مدتی در خود احساس غیر طبیعی می کند تا اینکه می فهمد که حامله است و قتیکه که این مسئله رخ داد اطرافیان او به وی که بدون دیدن مردی حامله شده مشکوک می شوند و چند بار قصد کشتن وی را می کنند و او را به بیابان برده تا بکشند. شخصی که قصد کشتن او را می کند دستش خشک شده در این هنگام از شکم او صدای می آید و آن جنین شروع به صحبت می کند و شعری می خواند به این مضمون که:

((ای کور باطنان با ما میارید گزند جلاله باکره است و شاهنشاه دارد فرزند))

تا اینکه وضع حمل نزدیک می شود ماما جلاله تشتی طلب می کند و تشت را در جلوی او می گذارند در این هنگام نوزادی از دهان او به صورت پرتوی نوری متولد می شود در این هنگام دشمن قصد حمله به قوم شاه خوشین را دارد خواستند نوزاد را تکان بدهند نتوانستند ماما جلاله دستور داد گاوی آوردند و تشت را بروی او قرار دادند و او را حرکت دادند.

زندگانی شاه خوشین:

در جوانی به همدان رفته و به تحصیل علم پرداخت و در آن هنگام جامع علوم شد و پس از آن به زادگاهش بازگشت و در سن 32 سالگی خود را مظهر خداوند متعال خواند و در 61 سالگی در رودخانه ای بنام گاماسیاب شنا کرده که در آب فرو رفته و نا پدید شد.

نور علی الهی در برهان الحق او را هم عصر بابا طاهر همدانی می داند.

نام چند تن از یارانش:

بابا طاهر همدانی _ بابا فقیه لرستانی _ بابا بزرگ لرستانی _ بابا حسن لرستانی

و کاکا رضا و نیز افراد دیگری از بزرگان اهل حق

 

6_ بابا نائوس ( ناووس ):

وی ابراهیم ملقب به بابا نائوس متولد 447 هجری در روستای سرکت واقع در اورامان کردستان. پدرش احد جاف و مادرش خاتونه گلی نام داشتند. در آغاز جوانی به دانش آموزی پرداخت و سپس شیوه جهانگردی پیشه کرد و به شیوه دیوانه وار می زیست و در بین مردم (بله شیته ) یا همان ابراهیم دیوانه معروف گردید.

نکته اینکه ممکن است این بله یک اسم محلی باشد که برای خودش انتخاب کرده است (کتاب برهان الحق صفحه 70 و کتاب اهل حق صفحه 17 )

7_ شاه ویس قلی (قرمزی)

وی فرزند پیر قنبر می باشد و در سال 810 هجری در روستای درزیان شاهور متولد گردیده و متاخر از سلطان اسحاق بوده و خاندانی بنام شاه میهمان پدید آورد.

 

 

 

 


کلمات کلیدی :